سه سال پس از موفقیت چشمگیر ماجرای نیمروز مهم‌ترین استعداد جوان سال‌های اخیر سینمای ایران در چهارمین اثر سینمایی بلند خود با عنوان 

ماجرای نیمروز 2 رد خون به سراغ موضوعی چالش‌برانگیز و ملتهب با محوریت مجاهدین‌خلق و عملیات مرصاد رفته و یک نمایش تمام‌عیار و خوش‌ ساخت به مخاطب هدیه کرده است.

اگرچه فیلمنامه سینمایی رد خون در برخی موارد از ضعف در پیرنگ‌ها و داستان‌های فرعی رنج می‌برد، اما طراحی کلی قصه به ترکیب درخشان واقعیت و داستان مزین شده است روشی که با ژانر ویژه مهدویان، یعنی داکیودرام، همخوانی دارد و به تعالی اثر منجر شده. ابراهیم امینی و حسین تراب‌ نژاد در طرح قصه رد خون» موفق شده‌اند با ترکیب یک داستان دراماتیک و ماجرای واقعی عملیات مرصاد، به معجون روان و دلنشینی از واقعیت و تخیل دست یابند.

از تیم بازیگری

فیلم ایرانی ماجرای نیمروز احمد مهرانفر، مهرداد صدیقیان و مهدی پاکدل جدا شده و در عوض بهنوش طباطبایی، هستی مهدوی‌فر و محسن کیایی، با توجه به تفاوت‌های فیلمنامه، به کار اضافه شده‌اند. بهنوش طباطبایی توانسته از تجربه نقش لیلا زمردیان در سیانور» بهروز شعیبی استفاده کند و با وجود ضعف‌ های متن در مورد کاراکترش، از پس کار برمی‌آید.

هستی مهدوی‌فر هم با توجه به فرعی‌ تر بودن نقشش، اگرچه هنوز رگه‌هایی از همان بازیگر تجاری را همراه خود دارد، اما اجرای متوسطی تحویل مخاطب می‌دهد.

کیایی به واسطه سابقه‌اش در ایفای نقش‌های طنز و سینمای بدنه و هم به لحاظ تکنیک‌ های بازیگری، فیزیک بدنی و تن صدا، به چهره ضعیف رد خون تبدیل شده و این موضوع در سکانس‌های حساس و برون‌گرایانه (مثل سکانس تهدید کردن کمال با اسلحه، گریه کردن‎ها و البته سکانس عاطفی پایانی) کاملا توی ذوق مخاطب می‌زند.

گاهی اوقات وجود فرهنگ مشترک میان کشورها یا ارادت یک فیلمساز به یک اثر فاخر گذشته، منبع و منشأ این‌گونه ایده‌پردازی‌ها می‌شود و یا حتی ممکن است آثاری از حیث داشتن موضوع مشترک در قالب ژانرهای مختلف، مثلا به یک دوره تاریخی و اجتماعی خاص بپردازند و یک بار در قالب سینمای مستند و یک بار در قالب سینمای داستانی آن منظور را به تصویر بکشند.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها